ازکسانیکه از من متنفرند سپاسگزارم .....آنها مرا قویـتــــــر میکنند این بود سپاسگذاری من از همه اطرافیانم.. F.H 531
سلام به وبلاگ خودتون خوش اومدید... امید وارم از وب من خوشتون بیاد.یک سوال دارم که اگه مایل باشید میتونید در قسمت نظرات پاسخ بدید. اگه بهتون بگن فقط 1 روز از زندگی تون باقی باشه توی اون روز چه کار میکنید؟؟؟؟
سلااام من اومدم...جالبه برامـــــ امار وبم تقریبا خوفــه اما از وقتی آپ نمیکــــنم یِ نظر هم ندارمـــــ چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟بابا ی کم رحم داشته باشین حداقــل بگین منـ چِ کُـــنم؟؟؟؟وبــم را حذف کنم ایااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟ زود تــــــــند سریع بگین چِ کنـــــم ایااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟آدرس اون یکی وبم رو هم نوشتم خواستین سر بزنین....فقط نظر آآ یادتون نـــــــــــره هاااااااا
راستی ی چیــــ دیگه این کـه اون کسی ک تو ظر سنجی برام نوشته حالم بهم خورد چـــــــــــــــــرا؟؟؟؟؟؟ هه دلیلشو بگین لُفطا!!!!!!...!:(
ســـــــــلام دوستان ... دیگه حوصله آپدیت کردن این وِبم رو ندالَم شماها بگین چ کنمــــ؟؟؟ آیا حذف کنم وبم راااااا؟؟؟؟؟؟؟ آدرس وب دیگم:enekasezendegi.blogfa.com حالا نظــــرتو نو بگین.لـــفطا...!!:)
در وجود هر انساني عُقابي نهفته است. پرو بال يکديگر را قيچي نَکنيم، کمک کنيم عقابهاي وجودمان به پرواز درآيند... آسماني که پهنه پرواز عقابها باشد، جولانگاه کلاغهاي بي سر و پا نخواهد شد... f.h 531
در اتاق نشسته بودم که از سوراخ شیشه شکسته ای زنبوری به اتاق اومد و سپس پرواز های اکتشافی اش رو شروع کرد و بعد هم برای بازگشت اماده شد،اما به هر طرف میرفت با شکست مواجه میشد.به شیشه ای میخورد و به زمین می افتاد تا این که ضربه کفشی راحتش کرد این درس من بود واسه زندگی ام ک هروقت گرفتار شدم برای خلاصی از اون خودم رو به در و دیوار نکوبم و به فکر راه حل باشم تا از خودمو از مشکلات خلاص کنمـــ
گذر زمان چیزی مشکل رو پاک نمیکنه بلکه راه چاره این کارو میکنه...
قیامت بی حسین غوغا ندارد شفاعت بی حسین معنا ندارد حسینی باش که در محشر نگویند چرا پرونده ات امضا ندارد
از♥ خــــدا♥ پرسیـــدم:♥ اگـــر♥ در♥ ســـرنوشتـــــ ♥ مـــا♥ همـــه♥ چیـــز♥ را♥ از♥ قبــــل♥ نوشتـــه ای♥ آرزو♥ کـــردن♥ چــــه♥ ســــود♥ دارد؟!♥ گفت:♥ شایــ ـــد♥ در♥ سرنوشتــــتـــ♥ نــوشتـــــه♥ باشـــــم♥ هـــر♥ چــــ ـــه♥ آرزو♥ کنـــی♥♥♥
دردم این نیست كه او عاشق نیست... دردم این نیست كه معشوق من از عشق تهیست... دردم این است كه با دیدن این سردی ها من چرا دل بستم...؟
یه دریا اشـــــــــــــــک برای ریختن دارم… هـمه در دنیـا کـسی را دارنــد، بــرای خودشــان…
روزهاى بارونى رو خیلى دوست دارم... معلوم نمیشه منتظر تاکسى هستى یا آواره خیابونها بخار توى هوا مال سرماس یا دود سیگار خیسى روى گونَت مال اَشکاته یا دونه هاى بارون
بنده ی من ، تو هنگامی که به نماز می ایستی
زندگی میکنم ...
گاهی چه اصرار بیهوده ایست اثبات دوست داشتنمان
ما را از کودکی به جدایی ها عادت داده اند، همان جایی که روی تخته سیاهمان نوشتند:خوبها / بدها
کاش توی این جاده تاریک یه تابلویی نصب میکردن.حد اقل واسه دل خوشیم..
تا تو 2km.
دختر 5 ساله ای از برادرش پرسید: معنی عشق چیست ؟؟ برادرش جواب داد : عشق یعنی تو هر روز شكلات من رو ، از كوله پشتی مدرسه ام بر میداری ، و من هر روز بازهم شكلاتم رو همونجا میگذارم . . .
دچار یعنی عاشق ...وفکر کن که چه تنها است اگر ماهی کوچک دچار ابی بی کران باشد
باران که می بارد چشم هایم با آسمان به تفاهم میرسند .چه وجه اشتراک لطیفی است بین هوای دل من با این روز های پایانی
مچاله کن..بشکن..خط بزن..خلاصه راحت باش ارث پدرت که نیست دل است
من در خیال تو تو در خیال من هیچ یک در خیال دیگری نمیگنجیم پاره ریسمانی که مارا به هم وصل میکند "عادت است " !!
نقـش یـــک درخــت خشک را یا هیزم شکن پـیــر…
مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند.آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند.
چند وقتیست هر چه می گردم . . . هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم نگاهم اما . . . گاهی حرف می زند ، گاهی فریاد می کشد . . .
اولین روز دبستان بازگرد کودکیها شاد و خندان بازگرد
هر وقت دلم میگرفت بادوست خوبم "سایه" صحبت میکردم... آه امروز هوا ابریست...
بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است. خدایا !خسته ام!نمی توانم.
ابنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نمازوتربخوان خدایا !خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم. بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان خدایا !امروز خیلی خسته ام نماز وتر بخوانم!آیا راه دیگری ندارد؟ بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله سرم می پرد! بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد ملائکه ی من! ببینید من انقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده، او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود، اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟ او جز من کسی را ندارد...شاید توبه کرد... . |
About
به وبلاگ من خوش آمدید امید وارم خوشتون بیاد و اگه مایل بودید به سوالم پاسخ بدید نظر یادتون نره......
دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 AuthorsLinks
فلسفه ودانش.خانم شایسته مهربوون تبادل لینک هوشمند SpecificLinkDump
حمل و ترخیص خرده بار از چین Categories |